
ای کسی که مامور دفن من هستی به حرف من گوش کن دستم را از تابوت بیرون کن تا
همه بفهمند آرزو داشتم و به آن نرسیدم چشمهایم را باز بگذار بفهمند که چشم
براه بودم و به آن نرسیدم قالب یخی به شکل صلیب بر مزارم بگذارید تا با اولین
طلوع آب شود و به جای عزیزی که دوستش دارم بر سر مزارم گریه کند
گل مریمم دوستت دارم